• وبلاگ : lovlyworld
  • يادداشت : داستان روز
  • نظرات : 2 خصوصي ، 8 عمومي
    • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + احسان 

    جــغـد شـب با شيونش داره آواز مــيــخـــونـــه

    مـــيــگه خــوبــي مــيـمـيـره ولــــي زشــتــي مــيــمــونـه

    + سابوته 
    بعضي حرفها دل را مي‌شکنند، بعضي ديگر، دل شکسته را ترميم مي‌کنند. بعضي حرفها دل آدم را تنگ مي‌کنند، بعضي ديگر، دل تنگ شده را وسعت مي‌دهند. بعضي حرفها سبب حزن و اندوه دل‌اند، بعضي ديگر، شادي و سرور را مهمان دل مي‌کنند. بعضي حرفها از دل برمي‌خيزند، بعضي حرفها به دل مي‌نشينند. بعضي حرفها از سر بي‌دلي‌اند، بعضي حرفها در پي بي‌دلانند. اين که چه حرفي با چه دلي، چه مي‌کند؟ بستگي دارد به جنس دلها و حرفها ...
    + رضوان 
    باز هم منم دوست جان
    خوبي؟ طاعات و عبادات قبول درگاه حق. به اون يکي نشوني که نيامدي... بابا...منم رضوان... حالا اگه تونستي پيدام کن... ببينم آدرسمو مي توني پيدا کني يا نه... تا حالاش که صفر امتيازي
    پاسخ

    سلامنميدونم دوست عزيز شايد من زيادي پير شدم اصلا نميتونم حدس بزنم که کجا و به چه اسمي هستي
    + دوست جان 
    نشوني؟... يعني معما رو خودم حل کنم؟ اهه... زرنگي ها... ولي باشه... نشون به اون نشون که يه زماني در پارسي بلاگ مسکن داشتيم... نشوني از اين واضحتر؟!
    + بهنوش رستگار 

    ممنون از اينکه اومدي ممنون از اينکه نظر دادي ممنون از اينکه نظرت درست و حسابي بود و راهنمائي هم توش داشت وبلاگت زيباست پر از شعراي با احساسه اگه دوست داشتي کمي هم توي وبلاگت از خودت بنويس

    + دوست جان 
    چقدر عميق بود اين جمله: "دل نبستن سخت ترين و قشنگترين کار دنياست" تا اهماق دلم نفوذيد
    سلام اِفِ حکيم... دوست جان قديمي!... منو يادت مياد؟... عمرا يادت بياد... از دل برود هر آن که از ديده (پارسي بلاگ)برفت... منم يه يه سالي پارسي بودم بعدش رفتم پرشين... خودمو ديدم تو ليست دوستانت اگه گفتي اسممو؟
    پاسخ

    سلام دوست عزيزکاش يه نشوني از خودت ميذاشتي آدرس وبت رو بده شايد بتونم اينطوري بشناسمت ممنونم بهم سر زدي
    + بهنوش رستگار 
    جالب و خوندني بود خوشم اومد جاي تامل داره