انسان حیوان ناطق
برگز ، آنتونی
در زبان یونانی انسان را ‹ زون فونانتا › یا ‹ حیوان ناطق › می نامند . آنچه بشر را از مخلوقات دیگر متمایز می سازد ظرفیت توانائی او در ساخت سیستمی از علائم...
انسان حیوان ناطق
برگز ، آنتونی
در زبان یونانی انسان را ‹ زون فونانتا › یا ‹ حیوان ناطق › می نامند . آنچه بشر را از مخلوقات دیگر متمایز می سازد ظرفیت توانائی او در ساخت سیستمی از علائم شنوائی و گفتاری است که نه تنها معرف افکار و احساسات او نسبت به دنیای خارج از خود است بلکه معرف دنیای خارج از وجود او نیز می باشد . مطمئناً شما بلافاصله خواهید گفت که برخی از پرندگان نیز توانائی سخن گفتن دارند و بعضی از آنها مانند مینا بسیار خوب هم صحبت میکنند . شامپانزه می تواند تعدادی لغت و چند ساختار زبانی ساده را فرا گیرد . اما تنها انسان می تواند با توانائی و ظرفیت ساخت و شروع تمامی زبانها معرفی گردد البته نه در حد پخش تقلیدی آنها یا به کارگیری تعدادی کلمه .
تصور همه ما در مورد چگونگی تکوین زبان انسان اولیه به این گونه است که گوئی او همانند‹ تارزان › صداهائی شبیه ناله و زوزه تولید می کرده که اغلب با نواختن آهنگهای خشنی توسط کوبیدن بر روی قفسه سینه تو?م بوده است . البته این نظریه کاملا غلط و بی اساس است به جر?ت میتوان گفت که زبان به این شکل شروع نشده و تکوین نیافته است ، بلکه به صورت سخنان نامفهوم متوالی آغاز شده و احتمالاً شروع آن در تاریکی بوده ، تاریکی همیشه ترسناک است ، مخصوصاً هنگامیکه فرد تنها باشد ، بشر از همان ابتدا آموخت که بهتر است حالت اجتماعی بودن خود را حفظ کند چرا که با غروب آفتاب و نبودن مهتاب و تاریک شدن غار اطمینان از اینکه در میان جمع است برای او آرامش بخش بود . چیزی که مسلم است زبان قبل از پیدایش آتش بوجود آمد . البته منظور از زبان وسیله ای برای بیان احساسات و انتقال مفاهیم نیست ، بلکه صرفاً به عنوان وسیله ای برای برقراری و ادامه ارتباط میان انسانها در نظر گرفته می شود ....