با اینکه می دانم دوست داشتن گناه است دوستت دارم
با اینکه می دانم پرستش کار کافر است می پرستمت
با اینکه می دانم آخر عشق رسوایی است عاشقت می شوم
پس گناهکارم ، کافرم ، رسوایم ولی همچنان دوستت دارم
دوستت دارم عزیزم خیلی خیلی خیلی
خیلی ها میگن
اگه به معشوقت زیاد بگی دوستت دارم اون زود تو را از یاد می بره
و به کس دیگری عشق می ورزد
ولی من به تو اطمینان دارم پس دوستت دارم
نمی دانم چه حسی هست این عاشقی؟
وقتی می نشینم ، وقتی راه می روم ، وقتی می خوابم دوستت دارم
وقتی صدایی می آید دوستت دارم ، وقتی سکوت است دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای ؟