[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]
:: خانه
:: مديريت وبلاگ
:: پست الكترونيك
:: شناسنامه
vدرباره من
احسانعاشق دلباختهحرفهای شیرینمشکی رنگه عشقهدلنوشته های یاسیپویا احسانیعاشقان دیوانه نیستند!رویای معینردپای شقایقdiplomacyیاسینشب و تنهایی عشق.: شهر عشق :.امپراتوری هخامنشیاندکتر علی حاجی ستوده
مطالب علمیایام خاصاشعار زیباپندهای به یاد ماندنیعاشقانه هاخبر
يــــاهـو
:: كل بازديدها: 231748
:: بازديدهاي امروز :9
:: بازديدهاي ديروز :10
:: RSS
:: Atom
! جمله روز
یکشنبه 87/2/15 :: ساعت 2:1 عصر
سکوت فریاد هزاران درد است در وسعت انتهای دریا
و تو بی انتهاترین فریادی که در سکوت من نشسته ای
¤نويسنده: F . Taghavi
? نوشته هاي ديگران()
! ليست كل يادداشت هاي اين وبلاگ