دیروز مثل بچه ای که تمنای عروسکی دارد زانو زدم اشک ریختم و با خدا رازو نیاز کردم .
خدایا من که تحمل یک قطره خون دیدن ندارم
خدایا من که حتی نمیتوانم ببینم کسی درد میکشد
خدایا من که اگر ره گذری را ببینم که روی زمین افتاده و فوت کرده تا چند روز نمیتوانم غذا بخورم
خدایا من که اگر زخم کسی را ببینم چند وقت بیمارم و حوصله ندارم کاری انجام دهم
خدایا من آیا انسان اشرف مخلوقات تو هستم یا آنکس که به راحتی به شکم زن باردار ضربه میزند ؟
خدایا من حس انسانی دارم یا آنکس که به راحتی میزند انقدر میزند تا مطمئن شود دیگر نفس آن فرد بند آمده ؟
خدایا من انسانم یا آنکس که میکشد ؟
خدایا من که این صحنه ها را دیدم نمیتوانم بخوابم آیا آنها شبها به راحتی میخوابند ؟
خدایا ............
انقدر اشک ریختم تا خوابم برد .
به نظر شما کدوم گروه مشکل دارن ما یا آنها ؟